دوستت دارم در چهار بخش امّــا یک عُمر " مرتّب" می شود .
یک دوستت دارم هایی هست که با نگاهی مخملین آغاز می شود
و بر حریرِ اندیشه ی همان یک " منِبزرگ " سبزتر می گرددْ.
بارور می شود و مُدام اوج می گیرد و آخرش عادتی آبی شکل می گیرد
منتهایِ مراتبْ اگر سبز نشد حاصلی ندارد و هیچانه ای بیش نیستْ .
مراقب باشیم کلاممان را با دوستت دارم هایِ بیجا تزئین نکنیم .
زیادی مراقب باشیم .
هدیه ی قشنگی بود از طرفِ زمزمه هایِ تنهائی ؛ رفیقِ دوست داشتنیِ من
بیشتر از این بلد نبودم ؛ لاجرم همین چند خط و سه نقطه چین ...
بخوانید چند کلمه ای از دوستت دارم هایِ زمزمه را .
- ۲۹ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۳۱